تناوب خطرها به چه مفهوم است؟
خطر بیمهپذیر باید احتمالی و اتفاقی و درجه احتمال آن بین صفر و یک باشد. تناوب خطر به مفهوم آن است که خطر با شدت و ضعف مختلف در گذشته اتفاق افتاده و احتمال وقوع آن در آینده نیز وجود دارد.
بیمهگر با استفاده از تجربه خسارتی گذشته میتواند بر اساس احتمالات، خطر را ارزیابی و حق بیمه را محاسبه کند. احتمالی بودن خطر مربوط به بیمهگذار است. بیمهگر با تکیه بر حساب احتمالات، نه تنها میتواند تعداد خسارتها بلکه میزان خسارتی را که در یک دوره باید بپردازد برآورده کند.
تنها چیزی که برای بیمهگر قابل پیشبینی نیست این است که اگر از میان جامعه بیمهگذاران قرار است به ۵۰ مورد خسارت پرداخت شود، مشخص نیست که این ۵۰ مورد چه کسانی هستند.
مشابه بودن خطرهای بیمه شده از نظر فنی به چه مفهومی است؟
بیمهگر برای این که بتواند با استفاده از تجربیات گذشته و با تکیه بر حساب احتمالات خطر بیمهپذیر را ارزیابی و حق بیمه را محاسبه کند خطرها را با توجه به ماهیت آنها و گروههای مختلف تقسیم میکند. این تقسیمبندی هرچه ریزتر باشد محاسبات بیمهگر دقیقتر است.
برای مثال، اگر رشته بیمه اتومبیل را در نظر بگیریم از تجربه خسارتی کل وسائل نقلیه نمیتوانیم حق بیمه اتومبیل را محاسبه کنیم زیرا که وسائل نقلیه به انواع مختلف مانند اتوبوس، مینیبوس، سواری، کامیون، کامیونت، تریلی، اتومبیلهای کشاورزی، آمبولانس، آتشنشانی و جز آن تقسیم میشود. حتی اتومبیل سواری را با توجه به نوع خودرو، مدل، سال ساخت و نوع استفاده (تاکسی، کرایه، آژانس، سواری شخصی و …) میتوان به انواع مختلف تقسیم کرد. بنابراین بیمهگر، اتومبیل را با توجه به همه این عوامل به طبقات مختلف ریسک تقسیم میکند و از تجربه خسارتی هر طبقه ریسک برای پیشبینی حق بیمه همان طبقه ریسک استفاده میکند.
قانون اعداد بزرگ، یعنی تعداد زیادی از ریسکهای مشابه، به مفهوم تعداد زیادی از ریسکهای یک طبقه است که به معنای مشابه یا متجانس بودن خطرهای بیمه شده است.
مفهوم اصل پراکنده بودن خطرهای بیمه شده چیست؟
بیمهگر از نظر توان و قدرت مالی، محدودیت دارد لذا مبلغ معینی میتواند خسارت بپردازد و بههمین دلیل است که از ریسکهائی که قبول میکند بخشی را متناسب با توان مالی به حساب شرکت خود نگه میدارد و بقیه را از طریق تأمین پوشش اتکائی نزد بیمهگران اتکائی داخلی یا خارجی بیمه اتکائی میکند که به آن ̎توزیع جهانی ریسک̎ میگویند.
حال اگر حادثهای رخ دهد (برای مثال، حوادث فاجعهآمیز که تعداد زیادی از موارد بیمه شده خسارت میبیند) بیمهگر باید خسارتهای متعددی پرداخت کند. بههمین دلیل، بیمهگر میزان سهم نگهداری خود را بر اساس تجمع یا تراکم خطر کنترل میکند. یعنی، اگر خطر بیمه شده تحقق پیدا کرد و تعداد زیادی از بیمهگذاران یک طبقه ریسک دچار خسارت شدند بیمهگر تا چه حد توان پرداخت خسارت دارد.
بیمهگر با تکیه بر اصل کنترل تجمع ریسک، سعی میکند که ریسکهای بیمه شده در سطح جغرافیائی وسیعی پراکنده باشند تا بتواند از جمعآوری حق بیمه از نقاط جغرافیائی وسیع، خسارت وارده در یک منطقه جغرافیائی محدود را بپردازد. ضربالمثلی در این مورد هست که میگوید: ̎بیمهگر همه تخممرغهایش را در یک سبد قرار نمیدهد تا چنانچه سبد افتاد همه تخممرغها نشکند̎. در این ضربالمثل خطرهای بیمه شده به تخم مرغ تشبیه شدهاند. برای مثال، اگر بیمهگر کالاهای بیمه شده در یک کشتی را بیمه کرده است، یک تجمع خطر است.
میزان پذیرش ریسک و ظرفیت نگهداری بیمهگر در این کشتی باید به اندازهای باشد که قدرت و توان مالی شرکت بیمه اجازه میدهد. هنگامی که کالاهای بیمه شده یا حتی خود کشتی نزد بیمهگر واحد بیمه شده و متجاوز از ظرفیت پذیرش بیمهگر است باید فوراً قسمت اتکائی شرکت بیمه برای مازاد بر ظرفیت نگهداری، پوشش اتکائی لازم را تهیه کند. به همین علت، شرکتهای بیمه برای هر کشتی که کالای بیمه شده در آن دارند، برای کنترل تجمع خطر، کارت کشتی تهیه میکنند.
برای مطالعه مطالب قبلی اینجا کلیک کنید.